عيد1395
امسال هم مثله سالهاي گذشته بود سال تحویل خونه خودمون بودیم مامان جون
نفیسه اینا هم امسال اومدن قم بعدش با مامان جون اینا رفتیم تهران خونه اون
یکی مامانجونت بعد از عید دیدنی همه فامیلا باهاشون رفتیم سمت شهرکرد
برگشتم رفتیم سمت اصفهان بریون خوردیم و کلی گشتیم
خلاصه نوشتم چون میخوام عکس بزارم
سفره هفت سین بریونی اعظم
اولشم ازین پیره زنه ترسیدی
ناهارم اومدیم تو پارک خوردیم
برای شما هم یه پرس گرفتیم
ریحانه خانومه ورزشکار
سفره هفت سین سی و سه پل
سی و سه پل پر اب
اینجا هم رفتیم ازینا سوار شدیم سما که
از دور کلی ذوقش رو میکردی وقتیم سوار
شدی همش میخواستی اهرم رو شما
هدایت کنی
عاشق این تیپت هستم یهو برگشتم ببینمت
دیدم داری اینجوری راه میری من سریع شکار
در لحظه کردم هرکسم میدیدت حسابی میخندید
یا نشونت میدادن به هم دیگه
اینم بگم اینجا داشتیم میرفتیم
سمت میدون امام
این عکس ها هم مربوط به میدون امام میشه
اینم عکسای مربوط به اصفهان