روز پدر مبارک....
امروز روز پدره و من و ریحانه جونم این روز رو به
بابایی تبریک میگیم
مامانی برا بابایی یه گوشی خرید که روز مردی بهش کادو بده و با کلی
سوپریز و......
اما نشدش باباجونی و مامانجونی و دایی شهاب انقدر اصرار کردن که من
20 روز جلوتر دادم هدیش رو .
وقتی کادوش رو دادم گفتم کلی سوپریز و برنامه داشتم تا غافلگیرت کنم
بابایی هم گفت من فهمیدم که میخوای برام گوشی بخری از بس کارات
سوتیه ولی ضد حال خوردم که بابایی فهمیده بود .
اما خیلی خوشحال شد و کلی ذوق کرد همش میگفت تو گوشیت خوب
نیست و ارجحیت با تو هستش منم میگفتم نه تو بیشتر از من لازم داری
گوشیه بابایی خوب بودا فقط لمسش ضعیف بودش چون بنده گوشیش رو
انداختم تو ظرفه هندونه که ابشم بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی