تعیین جنسیت
سلام فندقکم خوبی گلم الهی قربونت بشم داریم میریم
ببینیم شما دخترین یا پسرین؟؟
برام فرق نمیکنه که چی باشی فقط سالم باش
وقتی رفتم دکتر ، برام غربالگری دوره اول رو نوشت منم با کلی
تحقیق فهمیدم نسل امید بهتره و 90 درصد هم بهت میگه که
نی نی چیه ماهم تو هفته 12 رفتیم غربالگری البته برای غربالگری
با مامانجون و باباجون رفتیم اونا خیلی برامون زحمت کشیدن
بالاخره بعداز چندین ساعت انتظار که اسم مارو صدا کنن برای
سونوفرا رسید و یه خانوم اومد و گفت اول باید بیاین ازمایش
بدین و مشاوره بشید بعدش نوبت سونوگرافی میرسه ماهم
اول ازمایش دادیم و مشاوره شدیم . بعدشم رفتیم برای سونو
یه خانم دکتر اومد و وضعیت شمارو میدید و یه خانوم دیگه تند تند
اونا رو وارد میکرد . مامانجونم که خیلی بی تابی میکرد که شما
دخترین یاپسر همش میپرسید . خانوم دکتره میگفت بعد از من
اقای دکتر میان و ایشون بهتون میگن . منم پرسیدم ضربان قلبش
چنده؟؟؟خانوم دکتر
گفت:157 بعدشم
خانوم دکتر گفت:همه
چیزش خوبه و نرماله
نگران نباشید و رفت
بجاش اقای دکتر اومد
اقای دکترگفت: نینی
شما دختره .
وقتی از اونجا اومدیم
بیرون منم به بابایی زنگ
زدم و گفتم نینیمون دختره
بابایی هم ازپشت تلفن کلی ذوق
میکرد . اون موقع قرار گذاشتیم که موضوع دختر بودن شما رو
فقط من و بابایی و مامانجون و باباجون و دایی شهاب بدونیم
چون هنوز قطعی و معلوم نبود.
تاریخ 1392/5/12 رفتیم سونوگرافی که ببینیم دخملین یاپسمل؟؟؟
رفتیم سونوگرافی بیمارستان مهر واونجا هم مشخص شد که
عزیزما فندوق کوشولومون دخمله وای شما خیلی بامزه بودین
همش دهنت رو باز میکردی و میبستی و تکون میخوردی با دیدن
این تصاویر من و بابایی و مامانجون همش به شما میخندیدیم
خانوم دکترم گفت: وزن شما 450 گرمه.
و شما توی هفته 22هستی و قلبش
١٤٦ هست. و درکل وضعیت خوبی
داری و اصلاجای نگرانی نیست.
من وبابایی وقتی فهمیدیم که شما
دخملین رفتیم کیک گرفتیم و کلی
خوشحالی کردیم . همون روزم
قرارشدش بریم تخت وکمدت رو
سفارش بدیم .
منو بابایی هم اون روز از همون فروشگاه یه پاپوش و پتوی
دورپیچ واسه شما گرفتیم . خلاصه باکلی خوشحالی و
خنده و خرید اون روزمون تموم شدش البته برای تخت و
کمدت با مامانجون و باباجون ودایی شهاب بودیم دستشون
درد نکنه واقعا زحمت کشیدن و برای شما کم نزاشتن و با
کلی ذوق و شوق میخریدن.
امیدوارم که یه روزی بتونیم محبتاشون رو جبران کنیم