غربالگری دخملم ...
سلام مامانم ببخشید که وبت رو دیر اپ میکنم
اصلا وقت نمیکنم و همه وقتام برای
تو خوشملممم
وقتی شما 3 روزه بودین ما شما رو بردیم برای غربالگری
تا از سلامت نفسمون خیالمون راحت شه من که مطمئن
بودم هیچیت نیست اما رفتیم برای اطمینان کامل وقتی
صدامون کردن که بریم داخل خانومه بهم گفتش باید
شیرش بدی زمانی که دارم خون میگیرم وای مامانی
نمیدونی چقدر گریه کردی کباب شدی منم هرکاری
میکردم شیرت بدم نمیتونستم تو فقط جیغ میزدی منم
پا به پات اشک میریختم الانم وقتی یادم میاد گریم میگیره
همش دعا میکردم زودتر تموم بشه اما اصلا از پاهات خون
نمیومدش همش پاهات رو فشار میداد تو دیگه از درد
نفست بالانمیومدش الهی مامان فدات بشه خیلی درد
کشیدی منم از اونجا تا رسیدن خونه همش گریه میکردم
که دردت اومده وقتی تموم شدش و سوار ماشین شدیم
از زور ضعف نتونستی شیر بخوری و خوابیدی منم همش
سعی میکردم بیدارت کنم الهی بمیرم که انقدر زجر
کشیدی نفسم اما وقتی جوابش رو بردیم و نشون دادیم
وگفتن سالمی کلی خوشحال شدم